رئیس حوزه هنری گیلان: برای اعتبارات فرهنگی خروجی کیفی تعیین شود
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۱۶۹۵۷
ایسنا/گیلان رئیس حوزه هنری گیلان گفت: امیدوارم با توجه به تغییرات مدیریتیای که در ماههای اخیر در استان صورت گرفته و فضا را برای کار مفید مهیاتر ساخته است، برای ماهها و اعتبارهای پیش رو، خروجی کیفی تعیین شود و بههنگام، مدیر یا دبیر متمرکز باصلاحیت تعیین شود.
به گزارش ایسنا، سید رسول منفرد، رئیس حوزه هنری استان گیلان خطاب به مدیران دستگاههای اجرایی استان در خصوص اعتبارهای فرهنگی نامه سرگشاده ارسال کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این نامه آمده است:
بسمالله الرحمن الرحیم
والعَصر. إِنَّ الإنسانَ لَفِی خُسر. إلّا الذینَ آمَنوا و عَمِلوا الصالِحاتِ و تَواصَوا بِالحَقِّ و تَواصَوا بِالصَّبرِ.
به برادران عزیزم؛ مدیران محترم دستگاههای اجرایی استان گیلان
سلام علیکم
با تقدیم احترام
خواب از سر میپرانند کمیت اعتبارهایی که شنیدهام از چند سو وارد استان میشوند و مقرر است در ماههای پیش رو، بخش مهمی از آنها در فرهنگ هزینه شوند.
طی دو سال اخیر، لااقل در ظاهر، فضای مدیریتی دستگاهها در استان، بهنفع علاقهمندان به انقلاب اسلامی یکپارچه شده است. در همین مدت، تجربه رویدادهایی مثل کنگره میرزاکوچک و اجلاسیه پیرغلامان یا اعتبارهایی مثل تشکلهای مردمی، به اندوخته تجربی جامعه مدیریتی استان افزوده شده است.
این رویدادها چقدر مهماند؟ اهمیت ذاتیشان را چند روز قبل رهبری در جمع اعضای ستاد کنگره شهدای آذربایجان شرقی یادآوری و تاکید کردند که باید زود به زود برگزار شوند. برای درک بُعد دیگری از اهمیتشان باید عرض کنم که کل اعتبارات هزینهای(غیرعمرانی) حوزه هنری در سال جاری، حدود ۴ونیم میلیارد تومان است که ۲ونیم میلیاردش صرف حقوق و مزایای اجتنابناپذیر کارکنان میشود. از باقیمانده، قریب به یک میلیارد، هزینه اجتنابناپذیر تدارکاتی مثل حفاظت فیزیکی، بیمههای الزامی، تعمیرات و... میشود. عملا حدود یک میلیارد برای کار باقی میماند؛ در حالی که مثلا تولید و چاپ فقط یک کتاب معمولی، گاهی تا یکصد میلیون تومان هزینه لازم دارد. تازه این وضع چابکترین دستگاه فرهنگی استان بهلحاظ تعداد کارکنان است که پرداخت حقوق، غالب اعتبار سالانه دستگاه را نمیبلعد.
در چنین شرایطی، فقط برای کنگره میرزا حداقل ۷ونیم میلیارد، فقط برای تشکلهای مردمی حدود ۴، ۵ میلیارد و فقط برای اجلاسیه پیرغلامان چندمیلیارد تومان هزینه شد. میبینید برخی از این رویدادها بهتنهایی چندین برابر اعتبار فرهنگی سالانه یک دستگاه هستند.
آن حجم از ورود اعتبار بیسابقه به استان که جای شکر از خداوند و تقدیر از تصمیمگیران ملی دارد و خود از دستاوردهای انقلاب اسلامی است چرا منجر به بروز تغییر و تحول فرهنگی نشد؟ قبلا جایی نوشتم چرا همچنان در کتابفروشیهای استان یک کتاب کودک مناسب برای میرزا کوچک جنگلی یافت نمیشود؟ دوباره میپرسم سهم کودکان و نوجوانان در چنین رویدادهایی چه بوده است؟ چرا اجلاسیه پیرغلامان برگزار شد و هنوز حتی خیابانی به نام جناب اسلم دیلمی یا غارببن عبدالله یا شهربن باذان دیلمی یا گوهرشاد خانم گیلانی یا سیده ملکخاتون یا مریم اسطرلابی و... نیست؟ درباره تأثیر اجلاسیه پیرغلامان بر احوال هیئتهای مذهبی استان چهدستاوردی میتوان برشمرد؟ چرا پربازدیدترین آیتم اجلاسیه پیرغلامان، برنامهریزینشدهترین قسمتش(برشمردن امتیازات هویتی گیلان از زبان رییس محترم صداوسیما) بود؟
چرا بودجه تشکلهای مردمی، تحولی در عملکرد این مجموعهها در استان رقم نزد و درخشانترین عملیاتهای مردمی در یکیدو سال اخیر، عمدتا ابتنایی به این بودجهها نداشتند؟ و دهها چرای دیگر که برخیشان از زبانها و قلمهای دیگری طرح شدهاند.
برادران عزیزم؛ لطفا توجه نمایید: این همه ادبیات و طبقهبندی متنوع و متکثر مثل «واجب، مستحب، مباح»، «اصل، فرع»، «آیندهنگری، کوتهبینی»، «فوری، غیرفوری»، «کنش بصیرانه، اقدام کورکورانه» و... در اسلام، برای فرقگذاری بین «خوب و بد» یا مابین «واجب و حرام» نیست؛ برای تأکید به اولویتبندی بین خوب و خوب است. مفهوم حیاتیای مثل «ولایتپذیری»،(یعنی پذیرش تقدم موضع ولی بر تمام مواضع خوب و صحیح دیگر)، مصداق دیگری برای اهمیت «اولویتبندی» در مبانی معرفتی ماست. اولویتبندی بین خوبها و بلکه واجبها، بهقدری مهماند که گاهی ادامه حج و گذاشتن کربلا، بدترین و ننگآمیزترین خیانت به عهد ازلی میشود. خداوند رحمان، یونس نبی را بهخاطر گناه، در کام نهنگ حبس نکرد؛ پای یک ترک اولی در میان بود.
به رویدادهای مذکور که نگاه کنیم میبینیم کارهای بدی نشده است. برای میرزا کوچک، اجلاسیه برج میلاد گرفته شد، برای نویسندگان پایداری، جلسه بزرگداشت ۲۰ نفره برگزار شد، و... اینها حداقل کارهای خوبی هستند، مشکل اینجاست که کارهای اولی نبودند. مشکل اینجاست که کارهای اولی، غالب نمیشوند و در اقلیتاند. درستتر بنویسم: کارهای حیاتی و اولی و مسئلهمحور را بهپای یکسری کار خوب کمخاصیت و سطحی و فاقد مسئله، و کارهای اهم را بهپای کارهای مهم ذبح و قربانی میکنیم.
برادران گرامیام؛ ما باید خودمان را بیشتر از آنکه با پرهیز از کار بد و تمرکز روی فعالیتهای خوب بسنجیم با سهم کارهای عمیق، حیاتی و راهبردی و با اثرگذاریهای ماندگار و فراگیر ارزیابی کنیم. ببینیم آیا امروز و فردایی که ما میسازیم با دیروزی که پیشینیان ما ساختند تفاوتی دارد؟ معلوم نیست مردم تا کی فرصت یکپارچگی مدیریتی استان را که باید مهیاترین شرایط برای کار باشد، همچنان در دست ما نگه دارند و پس نگیرند. تا ۶ سال؟ ۴ سال؟ یا یکونیمسال؟ هرچه هست زمان به سرعت میگذرد و در باقیمانده، ملزمیم به درس گرفتن از تجربههای پیشین.
این بیانیه نیست، یک طرح مسئله فرهنگی در باب «امانتداری» و «پرهیز از روزمرگی» است. اگر آنچه را که از امانت مردم در قالب اعتبار تشکلهای مردمی، طرح شهید آوینی یا ارتقای وضعیت حاشیهنشینها در راه است درست و اولی هزینه نکنیم فقط دهها میلیارد تومان هدردهی بهبار نیاوردهایم؛ بلکه ماهها زمان مغتنم را کشتهایم، فرصتسوزی کردهایم و ممکن است دریچهای را تا چندین سال کور کرده باشیم و از اینها بدتر، خودمان را به قدرناشناسی از امکانات و استفاده حداقلی از آنها عادت دادهایم. اگر بپذیریم که با ارقامی که در راه است نمیشود تحول ایجاد کرد دیگر توقع داریم با اندک اعتبار سالانه هر دستگاه به تحول برسیم؟
وارد جمعبندی شوم:
۱- اوایل بحث کنگره میرزا(فروردین ۱۴۰۰)، ساختار کنگره و کمیتههای سیزدهگانه را فرستادند و از این بنده ناچیز نظرخواهی شد. دو نکته عرض کردم. اول: برای کنگره خروجی کیفی تعریف شود، معلوم باشد اگر ۱۱ آذر ۱۴۰۱، چه اتفاقاتی افتاد کنگره موفق محسوب میشود. دوم: این حجم از کار، یک مدیر یا دبیر اجرایی دارای قدرت تشخیصِ تماموقت(یعنی آزاد از تمام امور) میخواهد و مدیرکل یک دستگاه بهخاطر مشغلهها قطعا بهتنهایی نمیتواند به این همه برسد. متأسفانه هیچکدام نشد.
امیدوارم با توجه به تغییرات مدیریتیای که در ماههای اخیر در استان صورت گرفته و فضا را برای کار مفید مهیاتر ساخته است، برای ماهها و اعتبارهای پیش رو، خروجی کیفی تعیین شود و بههنگام، مدیر یا دبیر متمرکز باصلاحیت تعیین شود.
۲- در جلساتی که دعوت شدم چندبار روی تصمیم بههنگام تاکید کردم. اخیرا برای تولید یک درسنامه پیشرفت، یک گروه دهنفره، یکونیمسال وقت گذاشتند. نمیشود در کار فرهنگی با دو جلسه که بین هرکدام هفتهها و بعضا ماهها فاصله میافتد، برای دهها میلیاردتومان بودجه و بلکه بیشتر، به ایدههای عمیق و مؤثر رسید. اگر هم به ایده و طرح خوب برسیم فرصتی برای اجرا وجود نخواهد داشت.
۳- کاری را که نتوانیم لااقل برای پدربزرگ یا برای همسایه یا برای کاسب سر کوچه توضیح دهیم و مجابش کنیم احتمالا کار خوبی نیست. از طرح کارها با افکار عمومی و نخبگان استان استقبال کنیم. اگر خودمان به افکار عمومی اطلاعات بدهیم میتوانیم روی کمک مشورتی آنها، اگر چه در قالب نظرات انتقادی، حساب کنیم. چه بهتر که خودمان را زیر ذرهبین مردم و رسانهها ببریم تا مجبور شویم به کارهای عمیق و پرهیز داده شویم از کار سطحی.
۴- اگر شرایط به خوبی درک و تحلیل نشود و کارها به درستی در جای خود ننشیند، صرف طراحی دیدارهای ویترینی با مقامات ارشد استان با موضوع این اعتبارها و ارائه گزارشهای شیک و شکلی، تنها به معنای هزینه کردن از اعتبار ایشان و مخفی ساختن کاستیهای ساختاری و کیفی هزینهکردها، پشت این دیدارهاست و نکات درستی هم که در چنان جلساتی بیان میشوند غالبا اجرا نخواهند شد. در این صورت، چنین بودجههایی به افتراق و شکاف دامن میزنند و بهجای حل مسائل، خود به مسئله تبدیل میشوند.
برادران گرامیام؛ اجازه بدهید در پایان یادآوری کنم که بینظیرترین فرصتهای تاریخ در اختیار ماست. ما در گام دوم انقلاب اسلامی، قدمبهقدم و لحظهبهلحظه، در موقعیتهایی گام برمیداریم و با فرصتهایی مواجه هستیم که حتی نصیب ائمه هدی(علیهمالسلام) نشد. این به برکت انقلاب اسلامی مردم ایران است. از خداوند برای شما و خودم طلب میکنم یاورمان باشد تا در آزمونها و فرصتهای پیشِرو، بهترین فرصتشناس و امانتدار مردم و تاریخ شویم و بهگونهای عمل کنیم که زینتی برای مردم شریف و رهبری عزیز شویم نه مایه تحمیل هزینه و سرزنش به ایشان.
إنّاللّه لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّی یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم.
با سلام مجدد
سید رسول منفرد
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی اعتبارات استانی حوزه هنری استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی شهرستانها استانی ورزشی اجلاسیه پیرغلامان تشکل های مردمی انقلاب اسلامی خروجی کیفی حوزه هنری تعیین شود برای کار ماه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۱۶۹۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحول در بودجه تولید با شاخصهای کیفی
دررحکم اووظایفی ازاین قرارآمده بود:برنامهریزی دقیق وعملیاتی جهت تحقق سند تحول رسانهملی بهعنوان میثاق مشترک سازمانی در دوره تحول، نظارت هوشمندانه براجرای برنامههای راهبردی وعملیات هماهنگ و همافزای مالی و محتوایی، برنامهریزی جهت تقویت بودجه و بنیه مالی سازمان با بهرهگیری از ظرفیتهای برونسازمانی و با هدف تحقق تکالیف قانونی دستگاهها در قبال رسانه ملی، تقویت رویکرد «برنامهمحوری» با بهرهگیری هوشمندانه از«نظام بودجهریزی» بهعنوان ابزارتحقق برنامه درراستای ایفای نقش «تسهیلگر» و «پشتیبان» برای واحدهای عملیاتی سازمان، برنامهریزی جهت بهینهسازی بهرهوری و تعالی سازمانی، بازآرایی ساختار «مرکز طرح، برنامه و بودجه» با توجه به اقتضائات و الزامات رویکردی وسازوکاری مطرح در سند تحول.وی در بازدیدی که از روزنامه جامجم داشت، با ما به گفتوگو نشست و دراین گفتوگو براساس محورهای مطرحشده دراین حکم از او درباره اقدامات تحولی سازمان در زمینه طرح، برنامه و بودجه در سال جدید پرسیدیم. وی در این خصوص توضیح داد: لازمه تحول ایجاد فرهنگ تحول است. تحول اتفاق نمیافتد مگر اینکه فرهنگ سازمانی تحول را پیش ببرد. تحول فردی نیست و حتی کار یک گروه هم نیست، بلکه کار یک مجموعه و سازمان است. برای تحول باید یکسری تمهیداتی در نظر گرفته شود که متأسفانه در این زمینه تأخیر ایجاد شد و چون تمهیدات لازم اندیشیده نشد، بسیاری از بخشهای تحولی که در سند تحول بهعنوان میثاق سازمانی در نظر گرفته شده، مسکوت و مغفول مانده بود. مظفری ادامه داد: ما به دستور دکتر جبلی طراحی کردیم که هیچ بخشی از سازمان نسبت به تحول غیرفعال نباشد. برای اولینبار بین بودجه، برنامه عملیاتی، اسناد راهبردی سازمان و سند تحول اتصال برقرار کردیم؛ یعنی مابهازای هرچه در سند تحول پیشبینی شده است. در واقع متناسب با مأموریت هر یک از بخشها، داریم ظرفیت تعیین میکنیم که اگر آن برنامهها محقق شد، منابعش به تناسب با آن تخصیص یابد. این خود یک عامل انگیزشی و فرهنگساز است.
واحدی به نام عملیات رسانهای
مظفری در این خصوص تصریح کرد: واحد برنامهریزی درسازمان و تخصیص منابع، معمولا از جنس برنامه رادیویی، تلویزیونی و پروژه بوده است. ما دراین دوره واحد را عوض کردیم و تعریف جدیدی به نام عملیات رسانهای و بسته رسانهای ارائه دادیم. بسته رسانهای مجموعه برنامه برای تحقق یک انگاره یا گزاره در ذهن مخاطبان است که برای ارزیابی آن از مرکز تحقیقات کمک گرفتیم. در این زمینه ارزیابی پیشینی و پسینی داریم. در پیشتست، قبل از آنکه بخواهد آن بسته رسانهای اجرا شود، ارزیابی میشود؛ مثلا میزان شناخت مردم از یک شهید را ارزیابی میکنیم و بعد که بسته رسانهای درباره همان شهید اجرا شد، باز بررسی میشود که چقدر تأثیرگذار بوده است. وی درباره چگونگی بررسی شرح داد: عملیات رسانهای کاملا اجرایی و مبتنی بر آنچه بر افکار عمومی و گروه هدف مخاطب اتفاق میافتد، ارزیابی میشود. مثلا فرض کنید یک پویش درباره شعار سال طراحی شده است؛ اینکه چند نفرعضو پویش شدند،چه آثاری فرستادند، چقدر مشارکت کردند، چقدر در جامعه جریانسازی ایجاد و افراد و گروههای مختلف را درگیر کرده که منتج به رفتاری درمخاطب شود، ارزیابی میشود.نکته مهم این است که برخی حلقههای مدیریت پیام در این زنجیره مفقود بوده واین حلقهها داردکامل میشود.برای مثال در سازمان صداوسیما حوزهای برای اندیشهورزی هدایت شده و منسجم برای تولید فناوری نرم رسانهای نداشتیم. برای فناوری سخت نظیر تبدیل اسدی به اچدی، تبدیل آنالوگ به دیجیتال داشتیم و در این زمینه مثلا جهاد خودکفایی در حوزه فناوریهای سخت انجام شد. این مجموعه را داریم ایجاد میکنیم که در حوزه فناوری نرم هم ظرفیت مذکور شکل بگیرد. وی با ذکر مثال عنوان کرد: مردم و برنامهسازان ایدههایی میدهند و به نام خودشان ثبت و تبدیل به الگوی رسانهای میشود. تا وقتی از این الگو استفاده میکنیم آنها بهرهبردار هستند و حقوق معنویشان لحاظ میشود. این ابتدای زنجیره است. انتهای زنجیره هم ارزیابی جامع نداشتیم. نهایتا اندازهگیری میزان بیننده و شنونده و یکسری گزارشها بوده که مرکز تحقیقات ارائه میدهد. برای همین نظامی با عنوان مدیریت عملکرد و کنترل راهبردی را تعیین میکنیم که در حین عملکرد نیز اهداف عملکردی این برنامه و بسته رسانهای را پایش میکنیم. با توضیحات مظفری میتوان گفت ارتباط با برنامهها و بستههای رسانهای عمیقتر شده است و پایش فقط مختص به انتهای کار نیست. او در این خصوص گفت: داریم طرحی را با عنوان همیار تولید، طراحی میکنیم که با ناظر کیفی برنامه فرق دارد. این بخش برنامه راهمراهی میکند تا این مسیر درست طی شود و اگرتهیهکننده در راه تولید به هر مشکلی برخورد، این بخش میرود و مشکل را حل میکند. یعنی دیدمان، دید تسهیلگری و رفع مانع است تا با راهبری بهینه اثربخشی را بالا ببریم. هم میزان کمی مخاطب را لحاظ میکنیم و هم میزان منابعی که در اختیار آن برنامه و بسته رسانهای بوده است را با خروجی آن میسنجیم تا به میزان بهرهوری رسانهای آن برسیم. بهنوعی میتوان گفت استفاده بهینه در رسانه برای ما به شاخص بدل شده است.
افزایش بهرهوری رسانهای
مظفری میگوید: برنامهای در سیما داریم که با پروداکشن سنگین، میزان مخاطب پایینی دارد. در نقطه مقابل برنامههایی در رادیو و سیما هست که با هزینه کم، مخاطبان زیادی جذب کرده است؛ این یعنی بهرهوری رسانهای. باید به این برنامهها ضریب تشویقی دهیم. این موارد تا امروز لحاظ نمیشده و الان دارد لحاظ میشود؛ همچنین اینکه یک حوزه رسانهای مثل یک شبکه، گروه برنامهساز با چند تا شبکه دیگر تعامل میکند تا کار مشترک انجام دهند؛ یک نوع شاخص تحولی است. اینکه این گروها با چند معاونت دیگر ارتباط میگیرند- مثلا رادیو فرهنگ با شبکه دو یا فلان شبکه استانی یا یک نهاد فرهنگی در بیرون سازمان ارتباط ایجاد میکند یا حتی درحوزه بینالملل با شبکه دیگر - ضریب تحولی منصوب میشود.مظفری افزود: هرقدرهم افزایی دراین دوره بیشتر باشد و رویکرد قرارگاهی در طراحی این مدل عملیات، قویتر دیده شده باشد، حمایت قویتری از این جنس کارها خواهیم کرد. این باعث میشود تحول واقعا محقق شود چون نیازبه برخی زیرساختها دارد که باید فراهم میشد و در این مدت، انجام شده است. قدری در ایجاد این زیرساختها عقب بودیم. بااین حال بهسرعت درحال فراهم کردن آنها هستیم. گرچه اتفاقهای خوبی روی آنتن افتاده است.محفل ازبرنامههایی است که به ما الگومیدهد که میتوانیم در حوزههای تأثیرگذار فرهنگی و مورد دغدغه مخاطب جذب کرده، نشاط ایجاد و جریانسازی کنیم. اینها با رویکرد تحولی، امکان ایجاد و توسعه پیدا کرده است. رسانه در این دوره نیاز به یک زیست بوم جدید دارد که در آن، نقش اصلی بهعهده مردم است. رسانه باید صرفا بسترسازی و زمینهسازی کند و مردم برای تولید وارد شوند. اگر ما واقعا صدای مردم شویم و مردم خودشان را در رسانه ببینند، آنچه در سند تحول با عنوان زیست بوم قید شده، محقق میشود. وی تاکید کرد: یکی از محورهای سند تحول، کیفیسازی است. جدول بودجه آن چیزی است که در برنامه هفتم توسعه قید شده و نگاه به رسانه فقط براساس شاخصهای کمی بوده اما اصلاحیه و الحاقیههایی در نظر داریم که این دیدگاه عوض شود. رسانهای موفق است که در جامعه تأثیرگذار باشد. رسانه بدون پیامگیران فعال که خود احساس کنش داشته باشد، یک رسانه مرده خواهد بود. رسانهای تأثیرگذار است که مخاطب او احساس کند وارد میدان عمل شده است. رسانه باید این کنشگری را درجهت مطلوب هدایت کند.نگاه من به سازمان، جامع است نه تک بعدی. من۱۲سال سیما و چند سال در صندوق بازنشستگی و معاونت صدا بودم. به همین علت ابعاد سازمان را میشناسم. زمانی میتوانیم سازمان را به تعالی برسانیم که نگاه جامع و راهبردی داشته باشیم. باید با این نگاه راهبردی، سازمان را در زیست بوم واقعی خودش ببینیم و بعد وارد طراحی شویم. مظفری عنوان کرد: آینده رسانه، آینده هلدینگهای رسانهای است که نیاز جامعه را احساس میکنند و مبتنی بر آرمان و گفتمان انقلابی تولید و انتشار است. درست مثل هلدینگ جامجم که در آینده میتواند یکی از آن زیست بومهای اصلی را به صورت متن پایه پیاده کند و مبتنی بر همین راه حل، بخشی از مردم را وارد تعامل و هم افزایی کند. در چنین شرایطی، محتوا تک بعدی نیست و به شکل ۳۶۰درجه است. مخاطب امروز در تمام عرصههای سیما و صدا فعال است. رسانهای موفق است که بتواند ظرفیت لازم را برای فعالیت مخاطب براساس مسیر رشد و تعالی ایجاد کند.
تخصیص بودجه براساس طرح تحول
مظفری گفت: متأسفانه حداکثر ارتباط میان برنامه با اجرا تاکنون، صرفا تولید و پخش بوده است. یعنی در بهترین حالت آمار تولید و پخش بهصورت کمی، شاخص تخصیص منابع بوده است. اکنون داریم به این سمت میرویم که شاخصهای کیفی تعیین کنیم. شاخصهای کیفی که بهصورت گزارههای معین ابعاد تحول را از حیث تحول درمحتوا،رویکرد و سازوکار به شاخصهای ارزیابی کیفی و کمی متصل میکند. این شاخصها را خود حوزهها تعیین میکند. یعنی هرمعاونت متناسب با حوزه خود طرح تحولی ارائه میدهد و خود نیز شاخصش را پیشنهاد میکند. در تعاملی که با آنان داشتیم، بودجه امسال را مبتنی بر طرح تحول بستند. یعنی ما در واقع مازاد بر آنچه سال گذشته داشتیم، به هیچ حوزهای تخصیص نمیدهیم؛ مگر اینکه برنامه تحولی داشته باشد. آن وقت ضرایب تحولی اختصاص میدهیم؛ ضرایبی مثل میزان همافزایی.